تاثیر بسزای مسائل و قواعد منطقی در گزارههای اصولی و در عملیات استنباط احکام شرعی پوشیده نیست تا آنجا که مباحث منطقی از مبادی علم اصول و از مبادی اجتهاد شمرده شده است. بسیاری از اصولیان با تصریح خود و یا با بهرهگیری از قواعد منطقی در استدلالهای خود عملاً جواز و تاثیر استفاده از دانش منطق در استنباط احکام را ثابت نمودهاند و در مقابل عدهای نیز منکر کاربرد این علم در مسیر استنباط احکام بوده و برخی آن را از مصادیق خلط حقیقت و اعتبار دانستهاند. در این نوشتار با هدف تقویت اجتهاد عقلگرا، ابتدا رابطه علم منطق با اصولفقه را تبیین نموده و با رویکرد تحلیلی و توصیفی به پیشینه تاریخی تداخل مسائل علم منطق با علم اصول فقه پرداختهایم و پس از بیان مبادی منطقی علم اصول، دیدگاه اصولیان در خصوص جایگاه دانش منطق به عنوان یکی از مبادی اجتهاد را مورد واکاوی قرار دادهایم و ضمن پاسخگویی به شبهات، با اشاره به نمونههایی از کاربرد مباحث و قواعد منطقی در گزارههای اصولی و عملیات استنباط احکام فقهی، توقف اجتهاد بر فراگیری اکثر قواعد و مصطلحات علم منطق را اثبات نمودهایم.
ارسال نظر در مورد این مقاله