نامشخص
Seyedjalalodin
Ashtiani
n
author
text
article
1972
per
(این چکیده با نظر کارشناس است)این کلام اگرچه در مقام خود محکم و از جمله تحقیقات عالیه فلسفه و از دقایق حکمت متعالیه محسوب می شودو شایدسعه و اطلاق و انبساط و عمومیت و سریانی که عرفا در اعیان ثابته قائلند(و نسبت عین ثابت انسان را(مثلا)نسبت بحقایق موجود در عالم خلق از انسان ملکوتی گرفته تا انسان مادی موجود در عالم ماده و هیولا مثل نسبت اسماء الهیه به ا عیان ثابته دانشته اند و همانطوری که اسماء الهیه باطن اعیان ثابته و اعیان مظهر و تجلی اسماء الهیه اند بهمین نسبت عین ثابت از هر نوعی باطن و متجلی در حقایق خارجیه و هرنوعی از انواع و فردی از افراد اعیان ثابته مظهر ومجلا و ظاهر اعیان ثابته اند و از باب اتحاد بین ظاهر و مظهر اسماء الهیه عین اعیان ثابته عین حقایق کونیه اند)در این مسأله نیز جاری و حکم آن در مطلب مورد بحث ساری است.ولی آیا معانی و مفاهیم کلیه که نسبت به نفس ماهیت لحاظ می شونداعتباری صرفند؟و..
Fiqh and Usul
Ferdowsi University of Mashhad
2008-9139
5
v.
3
no.
1972
1
56
https://jfiqh.um.ac.ir/article_34321_869bada6e296e4a41f5402f53a640817.pdf
dx.doi.org/10.22067/jfu.v5i3.66679
نامشخص
Mahmod
ramyar
n
author
text
article
1972
per
6(این چکیده با نظر کارشناس است)-پیامبران دیگر پیامبران غیر بنی اسرائیلی ازآنجا که ملت اسرائیل،قوم برگزیدۀ یهود،امانت دار وحی و الهام الهی بود؛بالطبع افرادی از این قوم به عنوان پیامبران خدا برگزیده شدند تا وحی یهود را بمردم ابلاغ نمایند.لیکن طبیعی است که فرامین خداوند محدود به یک قوم نمیتواند باشد و عدالت خداوندی ایجاب میکند که خدا در میان تمام مردم سخنگویان و مبلغان و پیغبرانی داشته باشد.یهود هم این مسأله را قبول داردولی تعدادآنهارا منحصربه این هفت نفر میداند:"بیلعام،بعورپدربیلعام،ایوب و چهادوست او"در تورات آمده است:"آفریدگاری که اعمالش کامل می باشد،زیرا که همۀ طریقتهای او انصاف است"ومیدارش در تفسیر آن میگوید:"ذات قدوس متبارک برای ملل جهان جای بهانه ای باقی نگذاشت که در جهان آینده باو اعتراض کنند و بگویند تو مارا از خود دور ساختی.او چه کرد؟همانطور که پادشاهان و دانشمندان و پیغمبرانی را برای ملت اسرائیل برآورد،همان گونه نیزنظیر چنین افرادی را برای سایر ملل جهان برگزید.همان طور که موسی بنی اسرائیل گماشت،به همان گونه نیز"بیلعام"را پیغمبر بت پرستان قرارداد،"تا آنها را به راه راست هدایت کند."و...
Fiqh and Usul
Ferdowsi University of Mashhad
2008-9139
5
v.
3
no.
1972
57
105
https://jfiqh.um.ac.ir/article_34330_8af03723de760ef085c6b5400fb3a6b1.pdf
dx.doi.org/10.22067/jfu.v5i3.66681
نامشخص
SeyedAhmad
Fatemiahmadabadi
n
author
text
article
1972
per
(این چکیده با نظر کارشناس است)آیۀ:واعلموا انما غنمتم من شیء فان الله خمسه و للرسول و لذی القربی و الیتامی و المساکین و ابن السبیل ان کنتم آمنتم بالله و ماانزلنا علی عبدنا یوم الفرقان یوم التقی الجمعان والله علی کل شیءقدیر.برحسب بیان اکثر لغویین دو کلمۀ"قرابت و قربی"و مشتقات آن در معانی نزدیکی در مکان و نزدیکی در منزلت و مقام و نیز در نزدیکی خویشاوندی و نسب بکار رفته است و از بیانات بیشتر مفسرین برمی آید مراد از"ذی القربی"در قرآن نزدیکی از لحاظ نسب و خویشاوندی است،ولکن از این حیث که آیا مراز از کلمه "ذی القربی"در آیۀ خمس تمام خویشاوندان حضرت رسول(ص)بطور عموم و یااینکه مراد ازآن شخصی ممتاز و معینی از خویشاوندان آن حضرت یعنی امام(ع)میباشدبین جمهور عامه و شیعۀ اثنی عشر یه اختلاف نظر وجود دارد،برای بیان و تحقیق در این مطلب و اثبات نظریۀ هریک ابتداء گفتار بعضی از مفسرین اهل سنت و جمهور عامه و سپس بیانات بعضی از مفسرین خاصه و در پایا اقوال فقهای طرفین را نقل نموده آنگاه نتیجۀ بحث و نظریۀ خودراضمیمه میکنیم.
Fiqh and Usul
Ferdowsi University of Mashhad
2008-9139
5
v.
3
no.
1972
106
138
https://jfiqh.um.ac.ir/article_34344_f90a712168540c4f2fc548ecff1e6815.pdf
dx.doi.org/10.22067/jfu.v5i3.66682
نامشخص
MOhamad
alkhazribak
n
author
text
article
1972
per
(این چکیده با نظر کارشناس است)صحابه و تابعین،اگر نصی را در کتاب خدا و سنت پیامبرش پیدا نمیکردندبه "رأی"توسل میجستند وآنچه از فتاوی ایشان استنباط میشود:رأی عبارت ازحکمی است که از روی قواعد عمومی دین مانند قول پیغمبر(ص):"لاضرر و لاضرار"و"دع مایربیک الی مالا بربیک"استباط شده باشد.آنها اصل معینی را در نظر نمیگرفتندکه حادثۀ مورد فتوا را بآن تشبیه کنند.مثلا عمر حکم کردکه جوی آب همسایۀ محمد بن سلمه از زمین او بگذردو گفت:این عمل بنفع همسایۀ اواست و به خودمحمد بن سلمه نیز زیانی نمیرساند.در اینجا اصل معینی در نظر گرفته نشده است.بلکه قاعدۀ عمومی(مباح بودن چیزنافع وممنوع بودن شیء مضر)موردنظربوده است.این را در عرف فقهاء(مصالح مرسله)میگویند.یعنی مصالحی که از روی اصل معینی نیست.(روشن است که)اگر بر این رأی زیاد عمل کنندو درآن توسع را جایز شمارندزیانی بزرگ در بر خواهد داشت.زیرا ممکن است گاهی احادیث و سنن را ترک کنند.مخصوصا اگر رأی دهنده زیاد دنبال حدیث نرفته باشد وممکن است فقیهی که در شهری ساکن بود،نتواند از تمام حدیثی که در تمام شهرها پراکنده است آگاه گردد.و..
Fiqh and Usul
Ferdowsi University of Mashhad
2008-9139
5
v.
3
no.
1972
139
159
https://jfiqh.um.ac.ir/article_34359_7c9a6d516aebcc727ad502c179b70fa9.pdf
dx.doi.org/10.22067/jfu.v5i3.66683
نامشخص
Kazem
Modirshanechi
n
author
text
article
1972
per
(این چکیده با نظر کارشناس است)در اعصار سابقۀ فلات ایران مسکن قبائل مختلفی بوده که در مذهب نیز اختلاف داشتند.پارسها با قبائل ساکن شرق ایران در معتقدات تفاوت فاحشی داشتندچنانکه کیش این دو با سیت ها بکلی مباین بوده است.امروزفقط دربارۀ آئین مزدیسنا که بتدریج در قسمت اعظم ایران قدیم رواج یافت،اطلاع کافی در دست است.مجموعهپۀ تعالیم آئین مزدائی در کتاب اوستا ثبت است این کتاب حاوی قسمت مهمی از دین مزدائی بضمیمۀ اصلاحات زردشت پیغمبر باستانی ایران است که دربارۀ وی مشروحا بحث خواهیم کرد.مزدائیسم شکل ایرانی مذهب مشترک(هندو اروپائی)است که در کتابهای ودا و اوستا منعکس می باشد.از این رو میتوان حدس زدکه آئین مزدائی میراث دوران زندگی مشترک هند و ایران بوده که کم کم بمرور زمان و اقتضای محل در هرجا رنگ خاصی بخود گرفته.و..
Fiqh and Usul
Ferdowsi University of Mashhad
2008-9139
5
v.
3
no.
1972
160
188
https://jfiqh.um.ac.ir/article_34368_5d80ec13e1a135c1b6b9d0f8acddf2d6.pdf
dx.doi.org/10.22067/jfu.v5i3.66684
نامشخص
Seyedjavad
Mostafavi
n
author
text
article
1972
per
(این چکیده با نظر کارشناس است)برخی از دستورات اسلام را عنایت و اهمیت خاصی است که آنهارا از مقررات دیگر متمایز میکند و بمنزلۀ پایه ور کن دیگر احکام شناخته میشود. اهمیت اینگونه مقررات از لسان تشریع آنها در کتاب و سنت استفاده میشود،باین نحو که بیان آنها در قرآن و حدیث مکرر و مؤکد آمده و نیز عقوبت و مجازات متخلفین آنها شدیدتر معین شده و یاموارد استثنائی را که در غالب احکام مشاهده میشود نسبت بآنها کمتر ملاحظه شده است.بعبارت دیگر احکام و مقررات دیگر فدای آنها میشود ولی هیچگاه آنها فدای احکام دیگر نمیشوند،چنانچه در افطار مریض ،روزۀ ماه رمضان فدای جان انسان میشود و در جهاد،جان انسان فدای ایمان.از تتبع و استقصائی که فقهاءعالیقدراسلام در این زمینه نموده اند،تنها پنج حکم و دستوررا برگزیده و بعنوان رکن واصل سایر احکام معرفی کرده اند.این پنج رکن عبارتست از:حفظ عقیده و عقل و جان و مال و نسب بشریت.
Fiqh and Usul
Ferdowsi University of Mashhad
2008-9139
5
v.
3
no.
1972
189
213
https://jfiqh.um.ac.ir/article_34379_9806e785db9e6c9eb7a913873acfdbe5.pdf
dx.doi.org/10.22067/jfu.v5i3.66685
نامشخص
Mahmodd
Mahdvidamghani
n
author
text
article
1972
per
(این چکیده بانظر کارشناس است)انگیزۀ من در نوشتن این مقاله بیش از آنچه مربوط به علم و تخصص باشد وابسته احساس است،احساسی که پس از خواندن مقالۀ استاد فقید امین الخولی نویسندۀ ارجمند معاصر مصری در من پدید آمد،نوشتن این مقاله هرگز از احترام عمیق من نسبت بآن بزرگ نمیکاهد.هنگام مطالعات تراث الانسانیه در بخش معرفی تفسیر کشاف دذیدم امین الخولی چنین نوشته است"در دائرة المعارف اسلام مکررا آمده است که زمخشری ایرانی است امادرهیچیک از منابع دلیلی که صراحت بر ایرانی بودن او نماید وجود ندارد،زمخشری فارسی میدانسته و به آن زبان مینوشته است ولی تا قرائن روشن ازایرانی بودن اورا تأیید نکند نمیتوان اورا ایرانی دانست".صرف نظر از روش خاص سیاسی آن محروم بنده احتمال میدهد ابرهای تیره یی که افق مناسبات دو کشور را در سال1966میلادی تیره ساخته بوددر این اظهار نظر تأثیر عمیق داشته است.بنابراین تصدیق میفرماییدکه ناناچار بایدمنطقۀ خوارزم از لحاظ سوابق سیاسی و تاریخی مورد بررسی قرار گیردکه در حیطۀ حکومت کدام کشوربوده است و اگر در مظاهر همبستگیهای جامعه های لشری از قبیل زبان و دین نیز پیوستگی هایی ثابت شود در روشن شدن موضوع مؤثر خواهد بود.
Fiqh and Usul
Ferdowsi University of Mashhad
2008-9139
5
v.
3
no.
1972
214
240
https://jfiqh.um.ac.ir/article_34388_54ae48cbfbfe9119f28d5b17bc82e68b.pdf
dx.doi.org/10.22067/jfu.v5i3.66686
نامشخص
Abdolhamid
Molavi
n
author
text
article
1972
per
(اسن چکیده با نظر کارشناس است)شاید در نظر برخی از پژوهندگان کلمۀ سلطانم غیر مأنوس باشد لذا توضیح میدهم که ترک زبانها همسر خان را خانم و معقوده بیگ را بیگم گویندبااین وصف حلیلۀ جلیلۀ سلطان را هم سلطانم میگفته اند.و در واقع کلمه سلطانم بجای ملکه و شهبانو استعمال میشده است وباید توجه داشت که سلطانم عنوانی برای منکوحۀ سلطان است و سه نفر در عهد صفویه بااین عنوان ذکر شده و معروفیت داشته اند ولیکن در کتب تاریخی نام اصلی آنها بتصریح دیده نشده است.سلطانم در زمان سلاطین صفویه یکی عنوان مادر شاه طهماسب اول و زن شاه اسناعیل مؤسس سلسلۀ صفویه است که دختر امیرخان موصلواست و دیگری سلطانم منکوحۀشاه طهماسب اول مادر شاه محمد صفوی یپدر شاه عباس کبیر و مادر شاه اسماعیل دوم است و سلطانم سوم بااینکه ملکه نبوده اورا سلطانم نامیده اند و وی خواهر شاه طهماسب اول و دختر سلطانم اول است این بانوبرای مرقد ائمۀ اطهار علیهم السلام اوقافی وقف کرده بود که توضیح آن قریبا بیایدمنظور مادراین شرح سلطانم دوم است.
Fiqh and Usul
Ferdowsi University of Mashhad
2008-9139
5
v.
3
no.
1972
241
261
https://jfiqh.um.ac.ir/article_34401_65b9317df71ed797f2d248b4c3291ca6.pdf
dx.doi.org/10.22067/jfu.v5i3.66687
نامشخص
Yusefhousain
Bokar
n
author
text
article
1972
per
(این چکیده با نظر کارشناس است)قدر لحسان بن ثابت ان یشهد فی جاهلیته الأیام التی کانت بین قبیلته الخزرج و قبیلة الأوس،و قدر له أیضا ان یتصل ببلاط الفساسنة فی الشام،والمناذرة فی العراق.فما ان یظهرالإسلام،و هاجرالرسول(ص)الی المدینة اسلمت الأوس والخزرج فأسلم حسان و صار فی جملة الأنصار.لئن کان حسان لسان قبیلته فی الجاهلیة،و عرفه بلاط الفساسنة مادحا و بلاط المناذرة متوددا،فان هذا کله لم یقم حائلا فی ان یصبح شاعر الرسول الأول،یدافع عنه و عن دعوته بشعره مع نفر من زملائه.لقد دافع حسان بشعره عن الدین،ووقف فی وجه اعدائه و خصومه من کفارقریش و قفة شهد له الرسول الأکرم بها حین قال عن شعر حسان فی الکفار انه"أشد علیهم من نضح النبل فی غلس الظلام".و...
Fiqh and Usul
Ferdowsi University of Mashhad
2008-9139
5
v.
3
no.
1972
262
267
https://jfiqh.um.ac.ir/article_34408_fc30c95b027b537873137417dee8d426.pdf
dx.doi.org/10.22067/jfu.v5i3.66688
نامشخص
Mohsen
Manochehrdanaei
n
author
text
article
1972
per
(این چکیده با نظر کارشناس است)تحقیق در زندگانی نوابغ کاریست بس ارزنده،بویژه آنهائیکه حیاتی ناشناخته دارند،ازآنجمله است حکیم بزرگ،دانشمند عالیقدر،ریاضی دان و منجم شهیر شیخ الرئیس ابوریحان محمدبن احمد بیرونی خوارزمی متوفی440 هجری قمری،که در حدود هزار سال از میلاد وی میگذرد ولی قدرش همچنان مجهولست.خوشبختانه اکنون در فکر تشکیل هزاره ای جهت وی هستند بدینجهت در اندیشه پرداختن گوشه ای از زندگانی بیرونی برآمدم و با اشارات عزیزی بدین ترجمه دست زدم،تا نکات پر اهمیتی که نویسندۀ مفدمۀ کتاب آثار الباقیه"زاخاو"آ
Fiqh and Usul
Ferdowsi University of Mashhad
2008-9139
5
v.
3
no.
1972
268
295
https://jfiqh.um.ac.ir/article_34416_51592da6e3754575764bbb3615a5f3dc.pdf
dx.doi.org/10.22067/jfu.v5i3.66689