@article { author = {Mirzayof, Abdolghani}, title = {نامشخص}, journal = {Fiqh and Usul}, volume = {7}, number = {3}, pages = {1-13}, year = {1974}, publisher = {Ferdowsi University of Mashhad}, issn = {2008-9139}, eissn = {2538-3892}, doi = {10.22067/jfu.v7i3.66783}, abstract = {قاری رحمت الله واضح (متوفی1896/؛،1311[ھ.ق]) از شعرا و دانشمندان بنام اواسط عصر نوزدهم میلادی است و صاحب تألیفات متعدد می باشد. از جمله تذکرة الشعرائی دارد مسمی به «تحفة الاحباب فی تذکرة الاصحاب» که در سال1914 میلادی در تاشکند منتشر گردیده است. همچنین «خوان نعمت و کان لذت» نام کتابی از او باقی مانده است که راجع به اغذیه و اشربۀ بخارا ممکن است بهترین اخبار را از آن کتاب به دست آورد. دیوان اشعار او را تا دورۀ ما نرسیده است، ولی اشعار متعدد «واضح» در سفینه و جنگهای اشعار بدست می آید. این دانشمند در سال 1304 هجری قمری (1184 میلادی) عازم بیت الله شده از بخارا به سرخس می آید و از آنجا به مشهد آمده، بعد از زیارت آرامگاه حضرت امام به گرگان رفته، از آنجا به قفقاز میگذرد. پس با راه آب به بیت الله رسیده و حج میکند. ازآنجا به کربلا و نجف و بغداد رسیده، با راه ایران به وطن خود شهر بخارا برمیگردد. واضح خاطرات مسافرت خود را در سال 1304 هجری (1887 میلادی) در شکل کتاب جداگانه ای تألیف می نماید مسمی بدو نام یکی «سوانح الممالک و فراسخ المسالک» میباشد و نام دیگر آن« عجایب الخبر فی غرایب السفر» است. او در این کتاب خود راجع به شهر مشهد و حرم حضرت امام اخبار مفصلی داخل کرده است. اینجانب هنگامی که بنابه دعوت دانشگاه فردوسی جهت شرکت در کنگرۀ جهانی هزارمین سال ولادت شاعر و فیلسوف بزرگ ناصرخسرو عازم ایران بودم، اخبار فوق الذکر واضح را از کتاب او روبرداری نموده با خود آوردم که در وقت اقامت چند روزه در مشهد از آن استفاده نماییم.}, keywords = {}, title_fa = {تصویر شهر مشهد و حرمِ مطهر امام رضا (ع) در سفرنامۀ واضح}, abstract_fa = {قاری رحمت الله واضح (متوفی1896/؛،1311[ھ.ق]) از شعرا و دانشمندان بنام اواسط عصر نوزدهم میلادی است و صاحب تألیفات متعدد می باشد. از جمله تذکرة الشعرائی دارد مسمی به «تحفة الاحباب فی تذکرة الاصحاب» که در سال1914 میلادی در تاشکند منتشر گردیده است. همچنین «خوان نعمت و کان لذت» نام کتابی از او باقی مانده است که راجع به اغذیه و اشربۀ بخارا ممکن است بهترین اخبار را از آن کتاب به دست آورد. دیوان اشعار او را تا دورۀ ما نرسیده است، ولی اشعار متعدد «واضح» در سفینه و جنگهای اشعار بدست می آید. این دانشمند در سال 1304 هجری قمری (1184 میلادی) عازم بیت الله شده از بخارا به سرخس می آید و از آنجا به مشهد آمده، بعد از زیارت آرامگاه حضرت امام به گرگان رفته، از آنجا به قفقاز میگذرد. پس با راه آب به بیت الله رسیده و حج میکند. ازآنجا به کربلا و نجف و بغداد رسیده، با راه ایران به وطن خود شهر بخارا برمیگردد. واضح خاطرات مسافرت خود را در سال 1304 هجری (1887 میلادی) در شکل کتاب جداگانه ای تألیف می نماید مسمی بدو نام یکی «سوانح الممالک و فراسخ المسالک» میباشد و نام دیگر آن« عجایب الخبر فی غرایب السفر» است. او در این کتاب خود راجع به شهر مشهد و حرم حضرت امام اخبار مفصلی داخل کرده است. اینجانب هنگامی که بنابه دعوت دانشگاه فردوسی جهت شرکت در کنگرۀ جهانی هزارمین سال ولادت شاعر و فیلسوف بزرگ ناصرخسرو عازم ایران بودم، اخبار فوق الذکر واضح را از کتاب او روبرداری نموده با خود آوردم که در وقت اقامت چند روزه در مشهد از آن استفاده نماییم.}, keywords_fa = {}, url = {https://jfiqh.um.ac.ir/article_35136.html}, eprint = {https://jfiqh.um.ac.ir/article_35136_c69d33bbedfe82f461e5454f686bad54.pdf} } @article { author = {Akhtar, MohammadSalim}, title = {نامشخص}, journal = {Fiqh and Usul}, volume = {7}, number = {3}, pages = {14-22}, year = {1974}, publisher = {Ferdowsi University of Mashhad}, issn = {2008-9139}, eissn = {2538-3892}, doi = {10.22067/jfu.v7i3.66784}, abstract = {مفسران و نویسندگان دربارۀ علوم قرآنی، قرآن مجید را از دیدگاه های گونه گون مورد مطالعه قرار داده و پیرامون جهات مختلف آن، کتابهای نفیس متعددی تألیف نموده اند. ولی با اینهمه باید اذعان داشت که مطالعۀ جغرافیایی آن کتاب آسمانی هنوز آنچنان که باید و شاید توجه پژوهشگران را به خود جلب نکرده است. گفتار حاضر کوششی است در همین زمینه. لذا پیش از آنکه حدود و روش کار دربارۀ این نوع بررسیها را مشخص کنیم لازم می نماید که مختصری در پیرامون هدفهایش نیز پرداخته آید. هدف از این قبیل بررسی ها تعیین جغرافیائی محلهای مختلف متعلق به دعوت انقلاب قرآنی و تحلیل اوضاع و تعبیر جغرافیایی تاریخ دعوت آن انقلاب و تبیین تأثیر این تاریخ از عوامل جغرافیائی است با توجه به زمان و مکانهای مختلف. علاوه براین فراهم آوردن حداکثر مقدار مواد علمی جهت تفهیم قرآن و پی بردن به تعبیر واقعاتیِ اسرار و رموز قرآنی نیز از جمله مقاصد این مطالعات می باشد.لازم به یادآوری نیست که خود قرآن نیز بکرات به چنین مطالعات دعوت نموده است، از آن جمله است: واختلاف اللیل و النهار و ما انزل الله من السماء من رزق فاحیا به الارض بعد موتها و تصریف الریاح آیات لقوم یعقلون (درآمد و شد متناوب روز و شب و مورد استفاده قرار گرفتن زمین بایر و ناکاره به وسیلۀ آب باران، و حرکت و تغییر بادها برای ارباب عقل دلائل و نشانهای واضحی وجود دارد). قرآن مجید اساساً کتاب دعوی انقلاب اسلامی است که انسان و زندگانیش را مورد بحث قرار می دهد و مقام ومنزلت انسان را در قبال این کائنات روشن می سازد و مقاصد حیاتش را برایش برمیشمارد و با ارشاد وهدایت وی می کوشد که با پیروی از کدام راههای است که وی ضمن اینکه در زندگانی این جهانی موفق شود به دریافتهای نعمتهای عقبی نیز می تواند نائل آید.}, keywords = {}, title_fa = {مطالعۀ جغرافیایی قرآن مجید}, abstract_fa = {مفسران و نویسندگان دربارۀ علوم قرآنی، قرآن مجید را از دیدگاه های گونه گون مورد مطالعه قرار داده و پیرامون جهات مختلف آن، کتابهای نفیس متعددی تألیف نموده اند. ولی با اینهمه باید اذعان داشت که مطالعۀ جغرافیایی آن کتاب آسمانی هنوز آنچنان که باید و شاید توجه پژوهشگران را به خود جلب نکرده است. گفتار حاضر کوششی است در همین زمینه. لذا پیش از آنکه حدود و روش کار دربارۀ این نوع بررسیها را مشخص کنیم لازم می نماید که مختصری در پیرامون هدفهایش نیز پرداخته آید. هدف از این قبیل بررسی ها تعیین جغرافیائی محلهای مختلف متعلق به دعوت انقلاب قرآنی و تحلیل اوضاع و تعبیر جغرافیایی تاریخ دعوت آن انقلاب و تبیین تأثیر این تاریخ از عوامل جغرافیائی است با توجه به زمان و مکانهای مختلف. علاوه براین فراهم آوردن حداکثر مقدار مواد علمی جهت تفهیم قرآن و پی بردن به تعبیر واقعاتیِ اسرار و رموز قرآنی نیز از جمله مقاصد این مطالعات می باشد.لازم به یادآوری نیست که خود قرآن نیز بکرات به چنین مطالعات دعوت نموده است، از آن جمله است: واختلاف اللیل و النهار و ما انزل الله من السماء من رزق فاحیا به الارض بعد موتها و تصریف الریاح آیات لقوم یعقلون (درآمد و شد متناوب روز و شب و مورد استفاده قرار گرفتن زمین بایر و ناکاره به وسیلۀ آب باران، و حرکت و تغییر بادها برای ارباب عقل دلائل و نشانهای واضحی وجود دارد). قرآن مجید اساساً کتاب دعوی انقلاب اسلامی است که انسان و زندگانیش را مورد بحث قرار می دهد و مقام ومنزلت انسان را در قبال این کائنات روشن می سازد و مقاصد حیاتش را برایش برمیشمارد و با ارشاد وهدایت وی می کوشد که با پیروی از کدام راههای است که وی ضمن اینکه در زندگانی این جهانی موفق شود به دریافتهای نعمتهای عقبی نیز می تواند نائل آید.}, keywords_fa = {}, url = {https://jfiqh.um.ac.ir/article_35144.html}, eprint = {https://jfiqh.um.ac.ir/article_35144_1f079f5e5506c674bcd1d8c0f0630bc9.pdf} } @article { author = {Ashtyani, Seyieed Jalaloldin}, title = {نامشخص}, journal = {Fiqh and Usul}, volume = {7}, number = {3}, pages = {23-62}, year = {1974}, publisher = {Ferdowsi University of Mashhad}, issn = {2008-9139}, eissn = {2538-3892}, doi = {10.22067/jfu.v7i3.66785}, abstract = {فیلسوف دانا آقا علی حکیم درصدد اثبات ترکیب اتحادی بین نفس و بدن متعلق آن می باشد می خواهد از طریق اتحاد تفس و بدن مادی جسمانی، و وحدت حاصل از ترکیب نفس با بدن، تلازم این دو را در جمیع نشئآت وجود و مراحل هستی، اعم از دنیا و آخرت اثبات نماید و معتقد او اینست که اضافه نفس به بدن مادی که اضافۀ ذاتیست و از حرکات جوهریه و تحولات ذاتیه، بین نفس و بدن ترکیب طبیعی و اتحاد حاصل شده است، هرگز منقطع نشود و بعد از عروض موت نیز اضافه به اعتباری باقیست و بدن به سوی نفس متحرک و این مادۀ وجود دنیوی نفس، بعد از استکمالات ذاتی نفس و استغنای آن از ماده و بدن و بعد از تحصل ذاتی و استقلال طبیعی حاصل از ناحیۀ حرکات جوهری و رسیدن نفس به غایت وجودی و اتحاد آن با فاعل منشأ وجود نفس، باقی است، این ارتباط قطع نشود و بدن متعلق هرنفسی آثار و دامی از نفس متعلق به آن تعلق تدبیری می باشد که بعد از موت نیز باقی و ثابت است و همین ودایع حاصل از زمان تعلق طبیعی و اضافۀ تدبیری نفوس است که هر بدنی بعد از موت نیز متمایز از سایر ابدانست. حال باید سؤال کرد،کدام بدن، بدن بعد از انفصال و تفرق اجزاء، و زوال صورت خاص بدن وهیئت مخصوص تمام بدن و هیئآت خاص هر جزیی از اجزاء و هر عضوی از اعضاء، آن ودایع حاصل از صورت و ماده، به چه موضوعی قائم است تا باقی بماند و بنابر حرکت جوهری حاکم بر مواد و ذوات مادیه، ودایع و هیئآت خاص هر بدنی به چه موضوعی قائم و چه امری مانع فساد و چه حقیقتی این ودایع را، به رسم امانت حفظ خواهد کرد؟ خداوند علام الغیوب می داند.}, keywords = {}, title_fa = {بیان الفراق بین المرکبات الحقیقیه و المرکبات الإعتباریة و ان الأجزاء الحقیقیة بعضها فعل و بعضها قوة}, abstract_fa = {فیلسوف دانا آقا علی حکیم درصدد اثبات ترکیب اتحادی بین نفس و بدن متعلق آن می باشد می خواهد از طریق اتحاد تفس و بدن مادی جسمانی، و وحدت حاصل از ترکیب نفس با بدن، تلازم این دو را در جمیع نشئآت وجود و مراحل هستی، اعم از دنیا و آخرت اثبات نماید و معتقد او اینست که اضافه نفس به بدن مادی که اضافۀ ذاتیست و از حرکات جوهریه و تحولات ذاتیه، بین نفس و بدن ترکیب طبیعی و اتحاد حاصل شده است، هرگز منقطع نشود و بعد از عروض موت نیز اضافه به اعتباری باقیست و بدن به سوی نفس متحرک و این مادۀ وجود دنیوی نفس، بعد از استکمالات ذاتی نفس و استغنای آن از ماده و بدن و بعد از تحصل ذاتی و استقلال طبیعی حاصل از ناحیۀ حرکات جوهری و رسیدن نفس به غایت وجودی و اتحاد آن با فاعل منشأ وجود نفس، باقی است، این ارتباط قطع نشود و بدن متعلق هرنفسی آثار و دامی از نفس متعلق به آن تعلق تدبیری می باشد که بعد از موت نیز باقی و ثابت است و همین ودایع حاصل از زمان تعلق طبیعی و اضافۀ تدبیری نفوس است که هر بدنی بعد از موت نیز متمایز از سایر ابدانست. حال باید سؤال کرد،کدام بدن، بدن بعد از انفصال و تفرق اجزاء، و زوال صورت خاص بدن وهیئت مخصوص تمام بدن و هیئآت خاص هر جزیی از اجزاء و هر عضوی از اعضاء، آن ودایع حاصل از صورت و ماده، به چه موضوعی قائم است تا باقی بماند و بنابر حرکت جوهری حاکم بر مواد و ذوات مادیه، ودایع و هیئآت خاص هر بدنی به چه موضوعی قائم و چه امری مانع فساد و چه حقیقتی این ودایع را، به رسم امانت حفظ خواهد کرد؟ خداوند علام الغیوب می داند.}, keywords_fa = {}, url = {https://jfiqh.um.ac.ir/article_35154.html}, eprint = {https://jfiqh.um.ac.ir/article_35154_520d6f4a0a35678476a69bad1e8d3cdb.pdf} } @article { author = {Shahabi, AliAkbar}, title = {نامشخص}, journal = {Fiqh and Usul}, volume = {7}, number = {3}, pages = {63-82}, year = {1974}, publisher = {Ferdowsi University of Mashhad}, issn = {2008-9139}, eissn = {2538-3892}, doi = {10.22067/jfu.v7i3.66786}, abstract = {پاسخ سؤال گستردۀ بالا در گفتاری کوتاه و فشرده این است: روشن ترین روش در معرفی تشیّع چنانکه در واقع هست، بیان و نگارش معتقدات شیعه است از کتابهای معتبر دانشمندان شیعه و نشر آنها در میان سایر مسلمانان جهان بلکه در میان خود شیعیان خاصه جوانانِ آشنا به نوشته های غربیان، زیرا اگر برادران اسلامی مذاهب دیگر اسلامی و برخی از جوانان شیعۀ امروز که با کتابها ونوشته های غربیان و مخالفان تشیّع آشنایی دارند، نسبت به مذهب شیعه بدبین هستند و اتهامات ناروایی بدان وارد میکنند، از آن جهت است که کتابهای دانشمندان شیعه را که دربارۀ اصول معتقدات شیعه است نخوانده اند و در واقع مذهب تشیّع را نمی شناسند. آنچه را به مذهب شیعه نسبت میدهند، نه در هیچ یک از کتابهای معتبر شیعیان آورده شده است و نه در اعمال و اعتقادات شیعیان وجود دارد. نسبتهای ناشایست و افتراءات گوناگون که به شیعیان و مذهب شیعه روا می دارند، در حقیقت تشیّعی است که خود از پیش خود ساخته اند نه به تشیّعی که اصول وارگان آن در کتب بزرگان شیعه با بحث و استدلال کافی آورده شده است. در راه شناساندن سیمای حقیقی تشیّع باید با احتیاط و دقت گام برداریم و از بعی شیوه های ناپسند آمیخته به تعصب و خودخواهی دوری جوئیم و به پیروی از دستور قرآن کریم: ادع الی سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة وجادلهم بالتی هی احسن، فقط روش اثباتی و ایجابی را دنبال کنیم و از هر نوع خشونت و جدل و طعن و سبّ نسبت به مذاهب دیگر بپرهیزیم، وگرنه از کوشش خود دراین راه نتیجه نخواهیم گرفت بلکه گاهی نتیجۀ معکوس به دست خواهد آمد.}, keywords = {}, title_fa = {برای شناساندن سیمای واقعی تشیّع از چه راه بهتر میتوان نتیجه گرفت؟}, abstract_fa = {پاسخ سؤال گستردۀ بالا در گفتاری کوتاه و فشرده این است: روشن ترین روش در معرفی تشیّع چنانکه در واقع هست، بیان و نگارش معتقدات شیعه است از کتابهای معتبر دانشمندان شیعه و نشر آنها در میان سایر مسلمانان جهان بلکه در میان خود شیعیان خاصه جوانانِ آشنا به نوشته های غربیان، زیرا اگر برادران اسلامی مذاهب دیگر اسلامی و برخی از جوانان شیعۀ امروز که با کتابها ونوشته های غربیان و مخالفان تشیّع آشنایی دارند، نسبت به مذهب شیعه بدبین هستند و اتهامات ناروایی بدان وارد میکنند، از آن جهت است که کتابهای دانشمندان شیعه را که دربارۀ اصول معتقدات شیعه است نخوانده اند و در واقع مذهب تشیّع را نمی شناسند. آنچه را به مذهب شیعه نسبت میدهند، نه در هیچ یک از کتابهای معتبر شیعیان آورده شده است و نه در اعمال و اعتقادات شیعیان وجود دارد. نسبتهای ناشایست و افتراءات گوناگون که به شیعیان و مذهب شیعه روا می دارند، در حقیقت تشیّعی است که خود از پیش خود ساخته اند نه به تشیّعی که اصول وارگان آن در کتب بزرگان شیعه با بحث و استدلال کافی آورده شده است. در راه شناساندن سیمای حقیقی تشیّع باید با احتیاط و دقت گام برداریم و از بعی شیوه های ناپسند آمیخته به تعصب و خودخواهی دوری جوئیم و به پیروی از دستور قرآن کریم: ادع الی سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة وجادلهم بالتی هی احسن، فقط روش اثباتی و ایجابی را دنبال کنیم و از هر نوع خشونت و جدل و طعن و سبّ نسبت به مذاهب دیگر بپرهیزیم، وگرنه از کوشش خود دراین راه نتیجه نخواهیم گرفت بلکه گاهی نتیجۀ معکوس به دست خواهد آمد.}, keywords_fa = {}, url = {https://jfiqh.um.ac.ir/article_35161.html}, eprint = {https://jfiqh.um.ac.ir/article_35161_d16c7366bef3d8c93f6bc6a772482468.pdf} } @article { author = {Mirlohi, SeyeeidAli}, title = {نامشخص}, journal = {Fiqh and Usul}, volume = {7}, number = {3}, pages = {83-95}, year = {1974}, publisher = {Ferdowsi University of Mashhad}, issn = {2008-9139}, eissn = {2538-3892}, doi = {10.22067/jfu.v7i3.66787}, abstract = {شعارهای تشیّع: حضرات زهرا (ع) صفحۀ آغاز این پیکار را در تاریخ به ثبت رسانید، و آنچه در انتظارش بود بیان داشت؛ برنامه های تشیّع را تعیین نمود، شعارهای آن را برافراشت و راهش را مشخص گردانید. اما آنچه انتظارش را داشت، همان است که در خطبۀ آن حضرت، صریح و آشکار دیدیم: «انتظار شمشیر بران و سلطه متجاوزان بیدادگر، و تاراج اموال مردم؛ تا ستمکاران با آن خوشگذرانی کنند، و ملت را به دت فقر و ذلت بسپارند. و اما شعار تشیّع و راه و روش او، طبعاً نپذیرفتن آن وضع و مقابله با آن است. اینک آیا تشیع به اصولی که زهرا اعلام نمود، وفادار ماند؟ قانونی که حضرت محمد (ص) اعلان کند، و فاطمه اصول آن را تشریح نماید، و علی (ع) رهبری آن را برعهده بگیرد – قانونی که این سه تن ارکان و مبلغان آن باشند، قطعاً طرفداران و پیروانی خواهد یافت، که تا سرحد فداکاری و جانبازی برای حفظ و صیانت آن آماده باشند، چنانکه اینطور هم بود. حکومت جدید، پس از وفات حضرت زهرا، به پیشرفت و به راه خود ادامه داد. دراین دوره، شعار تشیع و روش وی جمله ای بود که علی (ع) بیان فرمود با این مضمون «شکیبایی پیش می گیریم تا آنجا که ستم تنها به شخص من برسد، و اصول کلی اسلام بازیچه قرار نگیرد. وهرکس به تشیع منسوب بود، همان سخن علی را بر زبان می راند؛ لذا اگر شخص آنان را درنظر بگیریم، آنان هیچگاه دنبال غنیمت نبودند، و نه اسلام را وسیله نیل به خواسته ها قرار دادند؛ بلکه شکنجه را برخود هموار کردند، و پدرانشان برای حفظ و نگهداری اسلام، زیر تازیانه های قریش جان دادند. بنابراین آنان، تا زمانی که اسلام مورد تهدید نباشد، صبر میکنند.}, keywords = {}, title_fa = {نگاهی به تاریخ تشیّع}, abstract_fa = {شعارهای تشیّع: حضرات زهرا (ع) صفحۀ آغاز این پیکار را در تاریخ به ثبت رسانید، و آنچه در انتظارش بود بیان داشت؛ برنامه های تشیّع را تعیین نمود، شعارهای آن را برافراشت و راهش را مشخص گردانید. اما آنچه انتظارش را داشت، همان است که در خطبۀ آن حضرت، صریح و آشکار دیدیم: «انتظار شمشیر بران و سلطه متجاوزان بیدادگر، و تاراج اموال مردم؛ تا ستمکاران با آن خوشگذرانی کنند، و ملت را به دت فقر و ذلت بسپارند. و اما شعار تشیّع و راه و روش او، طبعاً نپذیرفتن آن وضع و مقابله با آن است. اینک آیا تشیع به اصولی که زهرا اعلام نمود، وفادار ماند؟ قانونی که حضرت محمد (ص) اعلان کند، و فاطمه اصول آن را تشریح نماید، و علی (ع) رهبری آن را برعهده بگیرد – قانونی که این سه تن ارکان و مبلغان آن باشند، قطعاً طرفداران و پیروانی خواهد یافت، که تا سرحد فداکاری و جانبازی برای حفظ و صیانت آن آماده باشند، چنانکه اینطور هم بود. حکومت جدید، پس از وفات حضرت زهرا، به پیشرفت و به راه خود ادامه داد. دراین دوره، شعار تشیع و روش وی جمله ای بود که علی (ع) بیان فرمود با این مضمون «شکیبایی پیش می گیریم تا آنجا که ستم تنها به شخص من برسد، و اصول کلی اسلام بازیچه قرار نگیرد. وهرکس به تشیع منسوب بود، همان سخن علی را بر زبان می راند؛ لذا اگر شخص آنان را درنظر بگیریم، آنان هیچگاه دنبال غنیمت نبودند، و نه اسلام را وسیله نیل به خواسته ها قرار دادند؛ بلکه شکنجه را برخود هموار کردند، و پدرانشان برای حفظ و نگهداری اسلام، زیر تازیانه های قریش جان دادند. بنابراین آنان، تا زمانی که اسلام مورد تهدید نباشد، صبر میکنند.}, keywords_fa = {}, url = {https://jfiqh.um.ac.ir/article_35171.html}, eprint = {https://jfiqh.um.ac.ir/article_35171_dd8d3fc592271cb508fea6f7412f5cbf.pdf} } @article { author = {MahdaviDumghani, Mahmood}, title = {نامشخص}, journal = {Fiqh and Usul}, volume = {7}, number = {3}, pages = {96-117}, year = {1974}, publisher = {Ferdowsi University of Mashhad}, issn = {2008-9139}, eissn = {2538-3892}, doi = {10.22067/jfu.v7i3.66788}, abstract = {قرن چهارم هجری یک از درخشان ترین ادوار علمی و ادبی اسلامی است. چهره های روشن دانشمندان و آثار ارزنده و سترگی که از ایشان برای ما باقی مانده یکی از امتیازات برجسته قرن مذکور است. کتب زیادی درباره اهمیت این قرن نوشته شده که شاید یکی از بهترین آنها کتاب « الحضارة الاسلامیة فی القرن الرابع الهجری» اثر ادم متز دانشمند آلمانی مقیم سویس است که وسیله استاد محمد عبدالهادی ابوریده در دو جلد به عرب ترجمه شده و تلخیصی از آن به فارسی با نام « تاریخ تمدن اسلام در قرن چهارم» وسیله آقای محمدحسین استخر فراهم آمده است. اصطلاحی که برای این قرن با عبارت عربی «عصرالنهضة» یعنی دورۀ جنبش علمی اسلامی وضع نموده اند کاملا منطبق با واقعیت و حقیقت است. یکی از بزرگترین شخصیتهای علمی این قرن «مسعودی» مورخ و جغرافی دان و جهانگرد بزرگ اسلامی است که گروهی از خاورشناسان او را هرودت مشرق زمین و پیشوای تاریخ نویسان دانسته اند و چون در کتابهای فارسی یه مقاله نسبتاً جامعی درباره او برخورد نکرده ام مقاله زیر را درباب او و آثارش فراهم آمد به امید آنکه برای دانشجویان گرامی بی فایده نباشد.}, keywords = {}, title_fa = {«ابوالحسن علی بن حسین مسعودی و برخی از آثار او» در گذشته به سال 346 قمری، 956 میلادی}, abstract_fa = {قرن چهارم هجری یک از درخشان ترین ادوار علمی و ادبی اسلامی است. چهره های روشن دانشمندان و آثار ارزنده و سترگی که از ایشان برای ما باقی مانده یکی از امتیازات برجسته قرن مذکور است. کتب زیادی درباره اهمیت این قرن نوشته شده که شاید یکی از بهترین آنها کتاب « الحضارة الاسلامیة فی القرن الرابع الهجری» اثر ادم متز دانشمند آلمانی مقیم سویس است که وسیله استاد محمد عبدالهادی ابوریده در دو جلد به عرب ترجمه شده و تلخیصی از آن به فارسی با نام « تاریخ تمدن اسلام در قرن چهارم» وسیله آقای محمدحسین استخر فراهم آمده است. اصطلاحی که برای این قرن با عبارت عربی «عصرالنهضة» یعنی دورۀ جنبش علمی اسلامی وضع نموده اند کاملا منطبق با واقعیت و حقیقت است. یکی از بزرگترین شخصیتهای علمی این قرن «مسعودی» مورخ و جغرافی دان و جهانگرد بزرگ اسلامی است که گروهی از خاورشناسان او را هرودت مشرق زمین و پیشوای تاریخ نویسان دانسته اند و چون در کتابهای فارسی یه مقاله نسبتاً جامعی درباره او برخورد نکرده ام مقاله زیر را درباب او و آثارش فراهم آمد به امید آنکه برای دانشجویان گرامی بی فایده نباشد.}, keywords_fa = {}, url = {https://jfiqh.um.ac.ir/article_35180.html}, eprint = {https://jfiqh.um.ac.ir/article_35180_46b50346d13f611bac9788324cb8f884.pdf} } @article { author = {VaezzadehKhorasani, Mohammad}, title = {نامشخص}, journal = {Fiqh and Usul}, volume = {7}, number = {3}, pages = {118-150}, year = {1974}, publisher = {Ferdowsi University of Mashhad}, issn = {2008-9139}, eissn = {2538-3892}, doi = {10.22067/jfu.v7i3.66789}, abstract = {دانشگاه دمشق و کلیة الشریعه: در کشور سوریه دو دانشگاه وجود دارد: دانشگاه دمشق و دانشگاه حلب. دانشگاه دمشق، پس از دانشگاه ای مصر و لبنان درمیان دانشگاه های کشورهای غربی اهمیت بیشتری دارد و شامل دانشکده های متعدد است. عربها دانشگاه را «جامعه» و دانشکده را «کلیه» می نامند. و من فقط از «کلیة الشریعة» یعنی دانشکده فقه دیدن کردم و با سرپرست آن اقای دکتر عبدالرحمان صابونی تماس گرفتم. در کلیة الشریعة علمادی دین، ائمه و خطبای مساجد، مفتیان و دبیران علوم دینی تربیت می شوند و عده ای از فارغ التحصیلان این دانشکده پس از اخذ لیسانس جهت گذرانیدن دورۀ فوق لیسانس و دکتری رهسپار جامع الازهر مصر می گردند. دورۀ لیسانس این دانشکده چهار سال است و درسال 1904 میلادی تأسیس گردیده و تا سال 1967 به تدریج تعداد دانشجویان آن از پسر و دختر سوری و غیر سوری و حتی از غیر کشورهای عربی به 1300 دانشجو رسیده و پس از آن بر این تعداد افزوده شده است. کلیة الشریعۀ دمشق زیرنظر رئیس و معاون و شورای دانشکده اداره می شود و شامل سه رشته است: 1- رشتۀ علوم قرآن و حدیث 2- رشتۀ فقه اسلامی و مذاهب آن 3- رشتۀ عقاید اسلامی و ادیان 4- هر یک از این سه رشته زیر نظر مدیر گروه و دارای دونوع استاد می باشد یکدسته اساتیدی که رسماً در کادر علمی دانشکده هستند و دستۀ دیگر آنانکه خارج از کار رسمی اند، و موادیکه در جمع سه رشته تدریس می شود عبارتست از: علوم قرآن، علوم حدیث و سنت، تفسیر قرآن، حدیث، فقه، فقه السیرة، نظام اسلام، عقیدۀ اسلامی، مقدمه و مدخل فقه، زبان خارجی، زبان و ادب فارسی، قانون مدنی، قانون جزا، احوال شخصیه، قانون بین الملل، تاریخ فرق اسلام و تاریخ ادیان، حقوق پارلمانی و اداری، علم اجتماع، علم الاخلاق.}, keywords = {}, title_fa = {گزارشی از سوریه4}, abstract_fa = {دانشگاه دمشق و کلیة الشریعه: در کشور سوریه دو دانشگاه وجود دارد: دانشگاه دمشق و دانشگاه حلب. دانشگاه دمشق، پس از دانشگاه ای مصر و لبنان درمیان دانشگاه های کشورهای غربی اهمیت بیشتری دارد و شامل دانشکده های متعدد است. عربها دانشگاه را «جامعه» و دانشکده را «کلیه» می نامند. و من فقط از «کلیة الشریعة» یعنی دانشکده فقه دیدن کردم و با سرپرست آن اقای دکتر عبدالرحمان صابونی تماس گرفتم. در کلیة الشریعة علمادی دین، ائمه و خطبای مساجد، مفتیان و دبیران علوم دینی تربیت می شوند و عده ای از فارغ التحصیلان این دانشکده پس از اخذ لیسانس جهت گذرانیدن دورۀ فوق لیسانس و دکتری رهسپار جامع الازهر مصر می گردند. دورۀ لیسانس این دانشکده چهار سال است و درسال 1904 میلادی تأسیس گردیده و تا سال 1967 به تدریج تعداد دانشجویان آن از پسر و دختر سوری و غیر سوری و حتی از غیر کشورهای عربی به 1300 دانشجو رسیده و پس از آن بر این تعداد افزوده شده است. کلیة الشریعۀ دمشق زیرنظر رئیس و معاون و شورای دانشکده اداره می شود و شامل سه رشته است: 1- رشتۀ علوم قرآن و حدیث 2- رشتۀ فقه اسلامی و مذاهب آن 3- رشتۀ عقاید اسلامی و ادیان 4- هر یک از این سه رشته زیر نظر مدیر گروه و دارای دونوع استاد می باشد یکدسته اساتیدی که رسماً در کادر علمی دانشکده هستند و دستۀ دیگر آنانکه خارج از کار رسمی اند، و موادیکه در جمع سه رشته تدریس می شود عبارتست از: علوم قرآن، علوم حدیث و سنت، تفسیر قرآن، حدیث، فقه، فقه السیرة، نظام اسلام، عقیدۀ اسلامی، مقدمه و مدخل فقه، زبان خارجی، زبان و ادب فارسی، قانون مدنی، قانون جزا، احوال شخصیه، قانون بین الملل، تاریخ فرق اسلام و تاریخ ادیان، حقوق پارلمانی و اداری، علم اجتماع، علم الاخلاق.}, keywords_fa = {}, url = {https://jfiqh.um.ac.ir/article_35194.html}, eprint = {https://jfiqh.um.ac.ir/article_35194_e21d36be3277d09b6323d31f5f19d4e8.pdf} } @article { author = {Bakkar, YosofHossin}, title = {نامشخص}, journal = {Fiqh and Usul}, volume = {7}, number = {3}, pages = {151-178}, year = {1974}, publisher = {Ferdowsi University of Mashhad}, issn = {2008-9139}, eissn = {2538-3892}, doi = {10.22067/jfu.v7i3.66790}, abstract = {الفسم الاول: البحث والعود احمد... منذ اکثر من ثلاث سنوات کتبت مایمکن تسمیته بالحلقة الأولی من هذاالموضوع بحثاً بعنوان «جهود عربیة معاصرة فی خدمة الادب الفارسی » تقدمت به الی مؤتمر التحقیقات الایرانیة الثانی بکلیة الآداب و العلوم الانسانیة بجامعة مشهد (جامعة الفردوسی الآن). واتیح له ان ینشر فی الجزء الثانی من مجموعة محاضرات المؤتمر فی اثنتین و اربعین صفحة، و مستلاً علی حدة ایضاٌ. ثمة عوامل دفعتنی للعودة الی الموضوع – وما احلی العودة الیه – اهمها ملاحظتی الثانیة فی أواخر الحلقة الأولی (ص458) التی احترزت بها من اننی لم استطع الاحاطة بکل جهود الدارسین العرب و آثارهم فی الأدب الفارسی، فوعدت بلم شتاتها فی فرصة اخری. و منذ ذلک الوقت الی الآن و انا فی حرص دائم علی التنبه الی ما فاتنی و جمعه الی ان توفرت لدی اشیاء ذات قیمة فی الموضوع، فضلاً عماجَّد فیه. و هما یشکلان مادة صالحة لکتابة هذه الحلقة و وصلها بالأولی. و اعترف شاکراً انه کان لتفضل الأستاذ الدکتور جعفر شعار بترجمة الحلقة الأولی الی اللغة الفارسیة بعنوان « ادبیات فارس در کشورهای عربی –دورۀ معاصر-» و نشرها فی ثلاث حلقات متتالیة بمجلة «سخن» التی تصدر بطهران کبیر فی التعجیل بالعودة الی الموضوع و الاستمرار فیه. و أعد من جدید ایضاً أننی سأعود الیه کلما جَدَّ فیه شیء فی المستقبل ان شاءالله.}, keywords = {}, title_fa = {الفارسیة و آدابها فی البلاد العربیَّة}, abstract_fa = {الفسم الاول: البحث والعود احمد... منذ اکثر من ثلاث سنوات کتبت مایمکن تسمیته بالحلقة الأولی من هذاالموضوع بحثاً بعنوان «جهود عربیة معاصرة فی خدمة الادب الفارسی » تقدمت به الی مؤتمر التحقیقات الایرانیة الثانی بکلیة الآداب و العلوم الانسانیة بجامعة مشهد (جامعة الفردوسی الآن). واتیح له ان ینشر فی الجزء الثانی من مجموعة محاضرات المؤتمر فی اثنتین و اربعین صفحة، و مستلاً علی حدة ایضاٌ. ثمة عوامل دفعتنی للعودة الی الموضوع – وما احلی العودة الیه – اهمها ملاحظتی الثانیة فی أواخر الحلقة الأولی (ص458) التی احترزت بها من اننی لم استطع الاحاطة بکل جهود الدارسین العرب و آثارهم فی الأدب الفارسی، فوعدت بلم شتاتها فی فرصة اخری. و منذ ذلک الوقت الی الآن و انا فی حرص دائم علی التنبه الی ما فاتنی و جمعه الی ان توفرت لدی اشیاء ذات قیمة فی الموضوع، فضلاً عماجَّد فیه. و هما یشکلان مادة صالحة لکتابة هذه الحلقة و وصلها بالأولی. و اعترف شاکراً انه کان لتفضل الأستاذ الدکتور جعفر شعار بترجمة الحلقة الأولی الی اللغة الفارسیة بعنوان « ادبیات فارس در کشورهای عربی –دورۀ معاصر-» و نشرها فی ثلاث حلقات متتالیة بمجلة «سخن» التی تصدر بطهران کبیر فی التعجیل بالعودة الی الموضوع و الاستمرار فیه. و أعد من جدید ایضاً أننی سأعود الیه کلما جَدَّ فیه شیء فی المستقبل ان شاءالله.}, keywords_fa = {}, url = {https://jfiqh.um.ac.ir/article_35204.html}, eprint = {https://jfiqh.um.ac.ir/article_35204_3f3c0c8f4976b3f0415242c8b1ea3940.pdf} } @article { author = {ModirShanechi, Kazem}, title = {نامشخص}, journal = {Fiqh and Usul}, volume = {7}, number = {3}, pages = {179-192}, year = {1974}, publisher = {Ferdowsi University of Mashhad}, issn = {2008-9139}, eissn = {2538-3892}, doi = {10.22067/jfu.v7i3.66791}, abstract = {نهج البلاغه نام مجموعه از خطب و نامه ها و کلمات قصار (سخنان کوتاه حکمت آمیز) مولای متقیان حضرت علی بن ابی طالب است که سیدرضی، محمدبن حسین بن موسی (359-406ھ) به سال چهارصد هجری گردآوری و تدوین فرموده. سیدرضی وی برادر کهتر سید مرتضی و شاگرد شیخ مفید و از دانشمندان نامی عصر خود است. که علاوه بر مقام علمی و ادبی، دارای منصب نقابت طالبیان بوده. شرح حال و مؤلفات رضی در کتاب ذیل آمده: یتیمة الدهر ثعالبی، تاریخ بغداد خطیب بغدادی، معجم الادباء یاقوت حموی، مقدمه شرح ابن ابی الحدید، وفیات الاعیان ابن خلکان، عمدة الطالب، امل الآمل شیخ حرَّعاملی لؤلؤة البحرین روضات الجنات خوانساری، خاتمل مستردک الوسائل حاجی نوری، قصص العلمای تنکابنی، الکنی و الالقاب محدث قمی، ریحانة الادب خیابانی، الفدیر علامه امینی ج4، مقدمه کتاب حقائق التاویل رضی از شیخ عبدالحسین حلی، مقدمه دیوان رضی، مجلۀ مکتب اسلام، مجلۀ دانشکدۀ الهیات مشهد. نیز در کتابهای رجال حدیث شیعه چون: رجال نجاشی، رجال ابن داود، خلاصة الاقوال علامه حلّی، رجال کبیر (منهج المقال) میرزا محمد استرآبادی، رجال اردبیلی، رجال بوعلی (منتهی المقال)، رجال شیخ طه، رجال ممقانی، قاموس الرجال، از وی یاد شده. همچنین در کتاب رجال حدیث اهل سنت چون: میزان الاعتدال ذهبی، لسان المیزان ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب وی، تقریر التهذیب همو، حالاوی وی نقل شده. اما انچه مستقلاً در شرح حال رضی منتشر شده به قرار ذیل است: الشریف الرضی: تألیف محمدرضا آل کاشف الغطاء (چاپ بغداد). عبقریة الشریف الرضی: از دکتر زکی مبارک، (چاپ بغداد و مصر). الشریف الرضی: نوشتۀ دکتر حسین بن علی محفوظ، (چاپ بیروت) کاخ دلاویز: نگارش آقای برقعی قمی، (چاپ ایران) با شهرت این دانشمند و کثرت منابع بیوگرافی وی که همه چاپ و انتشار یافته، نیازی به اطالۀ کلام دربارۀ زندگی او نیست.}, keywords = {}, title_fa = {نهج البلاغه و نسخه های خطیِ نفیس آن}, abstract_fa = {نهج البلاغه نام مجموعه از خطب و نامه ها و کلمات قصار (سخنان کوتاه حکمت آمیز) مولای متقیان حضرت علی بن ابی طالب است که سیدرضی، محمدبن حسین بن موسی (359-406ھ) به سال چهارصد هجری گردآوری و تدوین فرموده. سیدرضی وی برادر کهتر سید مرتضی و شاگرد شیخ مفید و از دانشمندان نامی عصر خود است. که علاوه بر مقام علمی و ادبی، دارای منصب نقابت طالبیان بوده. شرح حال و مؤلفات رضی در کتاب ذیل آمده: یتیمة الدهر ثعالبی، تاریخ بغداد خطیب بغدادی، معجم الادباء یاقوت حموی، مقدمه شرح ابن ابی الحدید، وفیات الاعیان ابن خلکان، عمدة الطالب، امل الآمل شیخ حرَّعاملی لؤلؤة البحرین روضات الجنات خوانساری، خاتمل مستردک الوسائل حاجی نوری، قصص العلمای تنکابنی، الکنی و الالقاب محدث قمی، ریحانة الادب خیابانی، الفدیر علامه امینی ج4، مقدمه کتاب حقائق التاویل رضی از شیخ عبدالحسین حلی، مقدمه دیوان رضی، مجلۀ مکتب اسلام، مجلۀ دانشکدۀ الهیات مشهد. نیز در کتابهای رجال حدیث شیعه چون: رجال نجاشی، رجال ابن داود، خلاصة الاقوال علامه حلّی، رجال کبیر (منهج المقال) میرزا محمد استرآبادی، رجال اردبیلی، رجال بوعلی (منتهی المقال)، رجال شیخ طه، رجال ممقانی، قاموس الرجال، از وی یاد شده. همچنین در کتاب رجال حدیث اهل سنت چون: میزان الاعتدال ذهبی، لسان المیزان ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب وی، تقریر التهذیب همو، حالاوی وی نقل شده. اما انچه مستقلاً در شرح حال رضی منتشر شده به قرار ذیل است: الشریف الرضی: تألیف محمدرضا آل کاشف الغطاء (چاپ بغداد). عبقریة الشریف الرضی: از دکتر زکی مبارک، (چاپ بغداد و مصر). الشریف الرضی: نوشتۀ دکتر حسین بن علی محفوظ، (چاپ بیروت) کاخ دلاویز: نگارش آقای برقعی قمی، (چاپ ایران) با شهرت این دانشمند و کثرت منابع بیوگرافی وی که همه چاپ و انتشار یافته، نیازی به اطالۀ کلام دربارۀ زندگی او نیست.}, keywords_fa = {}, url = {https://jfiqh.um.ac.ir/article_35219.html}, eprint = {https://jfiqh.um.ac.ir/article_35219_3a4a8f22e2d68fc0060f160da2c1b910.pdf} }