تنقیح مناط یکی از قوانین و قواعد اصول فقه است که برای فرایند استنباط و به منظور دستیابی به مناط به کار میرود و به طور کلی، گونهای از تعمیم احکامی است که برای وقایع و موارد خاص صادر شده است و با این روش، خصوصیاتی از آن واقعه یا فرد خاص شناسایی میشود که در حکم تأثیر گذار نیست؛ آن گاه، این خصوصیات، کنار زده میشود و حکم به همهی موارد مشابه، تسری پیدا میکند و چنانچه به صورت قطعی باشد، حجت و معتبر است.
تنقیح مناط، از مباحث الفاظ است و استناد به آن، همسان با استناد به عام یا مطلق است.
دستیابی به مناط، از طریق شَمّ فقاهت و گسترهی فکری فقیه، تناسب حکم و موضوع و نیز فهم دقیق عرفی، امکان پذیر است. جریان تنقیح مناط در فروعات فقهیای بیشتر به چشم میخورد که جنبهی اجتماعی دارند و تنظیم کنندهی روابط صحیح و عادلانهی میان افراد جامعه میباشند و در نصوص، از سابقهی کمتری برخوردار میباشند.
چنانچه در شریعت، به وصف موثر تصریح شده باشد و به الغای اوصاف و ملازمات، نیازی نباشد، به آن، تحقیق مناط گویند که از اعتبار شرعی برخوردار است، ولی اگر استنباط، بر روش قطعی مبتنی نباشد و دستیابی به مناط، بدون توجه به نص صورت گیرد، از آن به تخریج مناط تعبیر میشود که از دیدگاه امامیه، معتبر نیست.
ارسال نظر در مورد این مقاله