برای فرق میان اصول و امارات نوایح متعددی از اختلاف ذکر شده است؛ اختلافهایِ «موضوعی»، «مجعولی»، «جوهری» و «تفاوت از منظر ادله» مواردی است که در کتب اصولی و برخی از کتب فقهی برای وجه تفاوت این دو مقوله قابل مشاهده است و به واسطه همین موارد، غالب اصولیون و فقها لوازم امارات را حجت دانسته و لوازم اصول را متصف به عدم حجیبت نمودهاند. این تفاوت در مواد بسیار زیادی از فقه و اصول تاثیر مستقیم دارد؛ «اثبات ارث برای وراث هنگام مجهول بودن فوت والد»، «اثبات طهارت هنگام شک در وجود مانع»، «استصحاب کلی نوع دوم و سوم»، «جریان اصل در واجب اصلی و تبعی» و «استصحاب عدم ازلی» تنها بخشی از مسائل فقهی و اصولی است که قبول یا عدم قبول اصل مثبت، منجر به نظری کاملاً متفوت برای متکفل استنباط میشود و نداشتن مبنائی صحیح، موجب به ارمغان آوردن نظر غیر صحیح در مسائل فقهی و اصولی خواهد شد، از اینرو مقاله حاضر تفاوت چهارم یعنی تفاوت از منظر ادله که همان روایات باشد را مورد بررسی قرار داده و سعی دارد با بررسی اخبار پیرامون استصحاب، علاوه بر حجیت مثبتات اصول، سایر نگاشتههای مطرح در این زمینه را، در طول تحقیق فوق معرفی نماید.
ارسال نظر در مورد این مقاله