ظهور گرایشهای معرفت شناختی از قبیل تجربهگرایی، علمگرایی، اثباتگرایی و نظایر آن از عصر روشنگری تا اوایل قرن بیستم نوعی شناخت شناسی را تقویت کرد که ظاهراً دفاع عقلی از تفکر دینی از رهگذر آن در تنگنا قرار میگرفت. از اوایل قرن بیستم نحلههای متعدد و متفاوتی از معرفت شناسی به وجود آمد که گرچه مبانی و روشهای متفاوت داشت، ولی در یک نقطه همگرایی میکرد و آن این که تصورات معرفت شناختی اثباتی و تجربهگرا که مدعی نوعی قطعیت و شناخت حقیقت واحد، به صورت عینی بوده است، قابل دفاع نیست. مقالة حاضر به بررسی این موضوع پرداخته است که این گرایشهای متعدد ولی همگرای معاصر در معرفت شناسی کدامها بوده و چگونه توانستهاند برای کلام عقلی فضای جدیدی باز کنند.
ارسال نظر در مورد این مقاله