نامشخص

Document Type : Research Article

Author

نامشخص

Abstract

سخن درباره بزرگ مردی است که در دروۀ معاصر گروهی از نویسندگان به ناحق او را جز آنچه که بوده است معرفی نموده اند. مردی گرانمایه که آثار فارسی او بیش از 50 کتاب و رساله است و آثار عربی او علاوه بر دائرة المعارف بسیار ارزنده شیعه که به بحارالانوار « دریاهار نور» معروف است 12 اثر ارزشمند است که در میان آنها شرح بر اصول کافی که به مرآة العقول نامیده شده است خود شامل 12 جلد است. برخی از آثار نویسندگان داخلی و خارجی درباره او خالی از کم لطفی نیست و گروهی دیگر به تقلید از دسته اول و طوطی وار گفته های آنان را تکرار کرده اند.
خوشبختانه درنیم قرن اخیر چندین مقدمه و مقاله جامع به زبان عربی و فارسی در مورد شرح حال و آثار و استادان و شاگردان و اهمیت مقام علمی علامه مجلسی نوشته شده است و به همین جهت لازم نمی بینیم که درباره شرح حال او سخن را به درازا کشم. در اینجا به ذکر دو نکته اکتفا می شود که آن هم توضیح درباره پاره ای از مطالبی است که ادوارد برون در کتاب تاریخ ادبیات فارسی خود آورده است و مرحوم رشید یاسمی هم که عهده دار ترجمه بوده است در آن مورد توضیحی نداده و توجهی نکرده اند براون ذیل عنوان «مجلسی ها» چنین می نویسد:
« دارای اخلاق پسندیده نیز بوده است و آثاری از مهربانی و خوش فطرتی او در قصص العلماء مذکور است شخصی پس از وفات او را در خواب دید از او پرسید احوال شما در آن نشأة به چه نحو است و با شما چه معامله کرده اند؟ مجلسی جواب داد اعمال من هیچ یک برای من فایده ای نبخشیده به جز اینکه روزی به یک نفر یهودی یک دانه سیب دادم او مرا نجات داد».

نامشخص
CAPTCHA Image