عاطفه‌گرایی در اخلاق پیشینة تاریخی تا وضعیت پست مدرن

نوع مقاله : پژوهشی

نویسنده

فردوسی مشهد

چکیده

آشنایی با مکاتب فلسفی در اخلاق، مهم‌ترین گام برای وارد شدن در مبحث فلسفة اخلاق است. عاطفه‌گرایی از عمده‌ترین مکاتب اخلاقی است که قدمت و گستره‌ای به پهنای تاریخ دارد. متفکران، فیلسوفان، شاعران و روان‌شناسان برجسته‌ای را می‌توان برشمرد که دیدگاههای جالب و پرسش‌برانگیزی را در این زمینه ارائه نموده‌اند. کنفوسیوس، بودا، لائوتسه، دیوید هیوم، آدام اسمیت، ژان ژاک روسو، آرتور شوپنهاور، آلفرد جولز آیر، کارول گیلیگان و نل نادینگز کسانی هستند که در این مقاله، معرفی شده‌اند. همگرایی میان آرای این متفکران را می‌توان در مفاهیم مورد استفادة ایشان، نظیر همدردی، هم‌حسی، نوع‌دوستی، خیرخواهی، شفقت و احساس مسئولیت و غمخواری ملاحظه نمود. از این میان، تأکید روانشناسان و فیلسوفان معاصر بر مفهوم غمخواری و مبالات، امری است که در متون روان‌شناختی و فلسفی جدید زیاد به چشم می‌خورد. رویکرد غمخواری یا احساس مسئولیت، یکی از چند رویکرد عمدة معاصر در فلسفة اخلاق و تربیت اخلاقی است که می‌توان آن را در زمرة نظریه‌های عاطفه‌گرا قرار داد. "جنبش مدافعان حقوق زن"، نیز به عنوان یکی از جلوه‌های بارز دوران پست‌مدرن، از مدافعان سرسخت این رویکرد به شمار می‌رود. به علاوه، طبیعت‌گرایی عمل‌گرا نیز می‌تواند به عنوان مبنای فلسفی دیگری برای این رویکرد قلمداد شود.

کلیدواژه‌ها


CAPTCHA Image