اندیشة هفت اقلیم و ارزیابی یادکردهای آن در احادیث

نوع مقاله : پژوهشی

نویسنده

امام صادق

چکیده

بنابر یک باور باستانی مشترک میان اقوام گوناگون، زمین مسکون از هفت پاره تشکیل شده که نمود آن در فرهنگ اسلامی، اندیشة «هفت اقلیم» بوده است. در حالی که می‌دانیم شاخصترین الگوها از هفت پاره زمین سه الگوی ایرانی، هندی و یونانی بوده است، باید اذعان داشت که دست کم در حد واژه، واژة اقلیم نه یک ریشة ایرانی یا هندی، بلکه ریشه‌ای یونانی دارد. فارغ از واژه، در اصل، اندیشة هفت اقلیم اسلامی از جهاتی با الگوی یونانی و از جهاتی با الگوی ایرانی خویشاوندی دارد.
فارغ از اندیشة هفت اقلیم یونانی که پس از نهضت ترجمه جای خود را در منابع اسلامی گشود، باید گفت در قرون نخستین اسلامی هفت کشور ایرانی نیز در میان مسلمانان کاملاً شناخته بوده است. دقیقاً دانسته نیست تصور هفت اقلیم چه موقع و چگونه وارد جهان اسلام گردیده، و سرگذشت آن تا نیمة دوم سدة 3ق که به صورت یک اصطلاح جغرافیایی نه چندان دقیق در آثار آن دوره به کار رفته، در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. در دو سدة نخست هجری، می‌دانیم که کلمة اقلیم چه در ترکیب هفت اقلیم و چه به تنهایی در آثار عربی رواجی نداشته است.
در شرایط یاد شده، آنچه در پژوهش پیشینة این مفهوم در فرهنگ اسلامی حائز اهمیت است، کاربرد آن در چند حدیث شیعی و بیشتر از امیرالمؤمنین (ع) است. با مفروض گرفتن صحت استناد این احادیث می‌توان نتیجه گرفت که تصور هفت اقلیم پیش از سال 40 ق نیز بین مسلمین مأنوس بوده و از همینجاست که وضعیت سندی این روایات در تاریخ اندیشة هفت اقلیم اهمیتی والا یافته است.

کلیدواژه‌ها


CAPTCHA Image