تکلیف ما لایطاق در اندیشۀ مولانا و متکلمان مسلمان

نوع مقاله : پژوهشی

نویسنده

دانشگاه کاشان

چکیده

1-برپایه قادر مطلق و لایسأل دانستن خداوند و عدم اعتقاد به قاعدۀ مهم کلامی و حسن و قبح عقلی،اشاعره جایز و ممکن می دانستند که خداوندبندگانش را نسبت به انجام دستوراتی فراتر ازقدرت و توان(مالایطاق)آنان،مکلف سازد و به دلیل عدم انجام مأمورٌبه ،در روز قیامت مؤاخذه و عقاب کند.2-معتزله،شیعه و ماتریدیه با اعتقادبه حکمت،عدل،و کرم الهی و نیز عقلی وذاتی شمردن حسن و قبح افعال،تکلیف مالایطاق را از این جهت که نتیجه ای ندارد،فعلی عبث می شمارندومؤاخذه بندگان رادراین گونه موارد،حتی از طرف خداوند،قبیح می دانند و معتقدندکه از سوی باری تعالی چنین اوامری صادر نشده است و ثواب وعقاب بندگان منحصردر اعمال اختیاری و مقدور آنان است.3-با نگاهی به آرا واقوال مولانا جلال الدین-بویژه در بحث های مربوطبه جبر واختیاروتشبیه و تنزیه-در می یابیم که او دراین باب،موضع معتزله،شیعه و ماتریدیه دارد وصراحتا بیان می کند که خالق اختر و گردون ،امر و نهی جاهلانه نکرده است وهمچنین در مورد کسانی که با داعیۀ قادرتر دانستن خداوند به جواز تکلیف مالایطاق معتقدند،می گوید آنان گرچه که احتمال عجز و ناتوانی را از خداوند دفع کرده اند،ولی اورا سفیه و جاهل پنداشته اند.

CAPTCHA Image