مسئله کانونی این مقاله تحلیل معنای عفت در دو دانش فقه و اخلاق اسلامی است. عفت در اصطلاح اخلاقی خود «خویشتنداری در مقابل تمایلات نفسانی» و میانهروی در بهرهگیری از قوه شهویه است و التزام به آن متوقف بر التزام به تعبدیات مذهبی خاص نیست و با صرف حکومت عقل بر خواهشهای نفسانی محقق میشود. در دانش فقه اما صرفنظر از طرح همین معنای اخلاقی توسط برخی از فقها با یک معنای مضیقتر فقهی نیز مواجهیم، که برخی دیگر از فقیهان مطرح کردهاند. مطابق این معنای فقهی، عفت با ترک محرمات شرعی حاصل میشود، چه عقل مستقل به ناشایستگی آنها حکم کند یا نه. درنتیجه عفیف نهتنها از محرمات عقلپذیر اجتناب میکند بلکه از محرمات عقلگریز نیز دوری خواهد گزید. هرچند برخی از فقها اصطلاح اخلاقی عفت را مستحدث شمرده و اجازه حمل متون دینی به این اصطلاح را نمیدهند، اما با توجه به شواهد لغوی و استعمال مشتقات قرآنی واژه عفت، به نظر میرسد اصطلاح اخلاقی با معنای لغوی عفت انطباق دارد. درنتیجه اصطلاح فقهی از حقیقت لغویه فاصله دارد و حقیقتی متشرعیه در دانش فقه پیدا کرده است. بنابراین بدون قرینه نمیتوان متون دینی را مطابق بامعنای فقهی مذکور تفسیر کرد.
ارسال نظر در مورد این مقاله